از روزگارانی که بیشتر نقاط طبس را خانههای خشتی و گلی تشکیل میداد، سالهای زیادی میگذرد. حالا از آن چهره قدیمی شهر تکخانههایی باقی مانده و بقیه هر چه هست سازههایی از فولاد و آهن است؛ اما مردم طبس رسم دیرینهشان را فراموش نکردهاند؛ چه آن سالهایی که گنبد امامزاده یک سر و گردن از همه خانهها بلندتر بود و چه حالا.
میقات الرضا (ع)، گنجی در کویر طبس/ حرمی به وسعت عشق در دیار نخل و نارنج
مردم طبس هر روز صبحشان را با تقدیم سلام به امامزاده حسین بن موسیالکاظم(ع) آغاز میکنند. این امامزاده ۱۲ قرن است همنشین خاک، آفتاب، باد و میهمان اهالی کویر است.
برادر گمشدهام…
«مفقود» عنوانی است که در کتابهای تاریخی به شماری از فرزندان امام موسی کاظم(ع) اطلاق شده، چرا که این امامزادگان به خاطر جور خلفای وقت، زندگی مخفیانهای داشتهاند. به گواه تاریخ «حسین مفقود» همین امامزاده طبس است که سالهایی از زندگی خود را در کویر مرکزی ایران گذراند و در همان جا درگذشت. بعدها مردم کویر با وجود مخالفت حکمرانان محلی که از خلفا دستور میگرفتند، از همان خشت و خاکی که برای خودشان خانه و کاشانه میساختند، برای این امامزاده نیز گنبد و بارگاه ساختند.
نسب شناسان چه می گویند؟
نسبشناسها «حسین» را فرزند بلافصل امام موسی کاظم(ع) و برادر حضرت رضا(ع) دانستهاند. البته آنها ذکر چندانی از شرححال این امامزاده ننوشتهاند. تنها بعضی از منابع تاریخی، نامهای را منسوب به حضرت امام رضا(ع) نقل کردهاند که در آن، حضرت از حاکم طبس میخواهند برادر گمشدهاش را که به آن منطقه سفر کرده، بیابد و مراقب باشد گزندی به وی نرسد. براساس این سند تاریخی، دوره زندگی این امامزاده باید اواخر قرن دوم هجری باشد. «حسین» یکی از آخرین فرزندان امام هفتم(ع) و بیشتر زندگیاش، مصادف با حکومت هارونالرشید بودهاست. او هم مثل دیگر فرزندان امام(ع)، در خفا زندگی کرده و همیشه در سفر بوده. گویا حاکم طبس هم در یافتن فرزند امام موسی کاظم(ع) توفیقی نداشته و «حسین» پس از آنکه به مردم این منطقه پناه میآورد، به خاطر سختیهای سفر، برای همیشه در همین سرزمین آرام میگیرد.
درگذر ایام…
اگر چه از دوره زندگی این امامزاده ۱۲ قرن میگذرد، اما همچنانکه «معصوم شیرازی» صاحب کتاب «طرائق الحقایق» میگوید، ساخت نخستین بنای امامزاده مربوط به قرن پنجم است. تا پیش از ویرانی امامزاده در زلزله طبس، کتبیهای هم دور بنا وجود داشته که این نکته را تأیید میکرد. براساس این کتیبه، نخستین بنای امامزاده در سال ۴۹۴ هجری و در زمان حکومت اسماعیلیان به پایان رسیده است. بنای امامزاده حسین بن موسی الکاظم(ع) در دوره صفویه و زندیه بازسازی و مرمت شد؛ اما زلزله شهریورماه ۱۳۵۷ همه چیز را خراب کرد. لرزش ۷.۸ ریشتری زمین، حتی امروز هم میتواند بسیاری از ساختمانهای مدرن را خراب کند، چه برسد به خانههای مردم کویر که با گل و خشت خام ساخته شده بودند. بنای امامزاده هم در آن حادثه خراب شد.
روزگار نو
زلزله آمد و ویرانی عظیم به پا کرد؛ اما خیلی زود، آبادانی از سر گرفته شد. شهر جدید، در ضلع شرقی، بین امامزاده و باغ تاریخی گلشن بنا شد. امروز هم، همه رشد طبس در همان ضلع شرقی است، جایی که شهر، خودش را به کوه «شتری» نزدیک میکند که پیش از ورود به کویر بیکران، آخرین بلندی است. ۶سالی از زلزله نگذشته بود که بنای امامزاده را دوباره ساختند و بخشهای دیگر آن، سالهای بعد به بنا اضافه شد. پس از سال۱۳۷۳ که تولیت حرم را به آستان قدس رضوی سپردند، امامزاده هم لقب «میقاتالرضا(ع)» گرفت. «میقات» جایی است که حاجیها برای رفتن به کعبه مُحرِم میشوند، اما معنای این واژه فراتر از چند مکان مشخص است. میقات یعنی جایی برای دیدار یا آماده دیدار شدن. برای همین جلال آلاحمد، اسم سفرنامه حجش را گذاشت «خسی در میقات». پس میقاتالرضا(ع) میشود جایی که باید برای زیارت حضرت رضا(ع) کسب آمادگی کرد.
یک چارطاقی بزرگ
حالا روضه منوره یا ساختمان اصلی بنا که ضریح در آن قرار دارد، فضای مربع شکلی است که با چهار مناره کوتاه ۶متری (برج ساعت) در چهار گوشه پشتبام، یادآور معماری روزگار تیموری و گورکانی است؛ حتی یادآور چارطاقیها در معماری کهن ایرانزمین. صحنی سنگفرش، بقعه را احاطه کرده است. چهار گلدسته در چهار گوشه حرم، دو سقاخانه در شرق و غرب و چهار حوض سنگی در چهارگوشه صحن، معماری بنا را کامل کرده است. دو آشپزخانه مجهز در دو سوی امامزاده، برای زائرانی مهیاست که میخواهند خودشان آشپزی کنند. دور تا دور صحن امامزاده حسین بن موسیالکاظم(ع) نخل خرما و درخت لیمو است که یادآور شکوه باغهای ایرانی است. امامزاده، چند درخت زیتون هم دارد که اهالی طبس، هر سال محصول آن را میچینند و مبلغ حاصل از آن را خرج امامزاده میکنند. کمی آن طرفتر از درختها، اتاقهای سه در پنج متری برای اقامت زائران وجود دارد. اتاقهایی مفروش با امکانات کافی که میتوان چند روزی را میهمان آنها بود.
طاقهای سلام
از هر سو که به امامزاده برسیم، دری برای ورود است و طاقی که از زیر آن خواهیم گذشت. مجموعه امامزاده، ۶ ورودی دارد. هر ورودی در واقع ایوان کاشیکاری شده بلندی است که زائران از زیرطاقی آن میگذرند و وارد صحن امامزاده میشوند. ورودی پایین پا، «باب السلام» است. در زیارت قبور مطهر، پسندیده است زائر از پایین پا وارد شود و پس از زیارت، دو رکعت نماز در بالاسر بخواند.
سوره توحید، بر پیشانی ایوان سلام، روی کتیبهای به خط کوفی به نگارش درآمده است. آینهکاری، هنر آشنای مکانهای مذهبی، تنها تزئینات روضه امامزاده است و شکوهی مثالزدنی به در و دیوار داده است. رواقهایی که ۹ در ۹ متر هستند و بهطور مساوی بین بانوان و آقایان تقسیم شدهاند.
قاب شیشهای کنار سقاخانه در ضلع شرقی صحن، حرفی از سالهای دور برای گفتن دارد. حرفی از یک سنگ قبر قدیمی که حکاکیهای رویش به سختی خوانده میشود؛ اما از اندازههای آن میشود فهمید سنگ مزار بوده است. تابلو کنار قاب، معما را حل میکند. این سنگ، یکی از سنگهای تاریخی بدست آمده از بنای قدیمی امامزاده است. سنگ قبر بزرگی که روزگاری بر مزار «خواجه شمسالدین حسین شاه» قرار داشته و این خواجه شمسالدین روزگاری بر منطقه طبس حکمرانی میکرده است.
شبهای روشن امامزاده
اینجا در کنج کویر، شب که میشود انگار جای آسمان و زمین عوض میشود. وقتی نورافکنهای پای گلدستهها روشن میشود ستونهای نور، این بار از زمین به آسمان میتابند. ستونهایی که در شب کویر، از کیلومترها مانده به طبس، در همه جادههای ورودی به شهر، دیده میشود. تلألو روشنی در حوضهای آب حرم و نسیم خنک شب کویر، زیر آسمان پرستاره سبب میشود زائران بیتوجه به ساعت، در گوشه و کنار امامزاده بچرخند و شب سرد کویر را به صبح گرم آن پیوند بزنند.
کولهبار سوغات
«امامزاده حسین با خودش خیر و برکت را به خانه طبسیها آورده است» این اعتقاد مردم طبس است و فراوانی درختهای لیمو و نارنج و نخلهای خرما در حاشیه این کویر گواه این اعتقاد است. در طبس از خانههای اهالی گرفته تا وسط بولوار و میدان، همه جا میشود درختهای بارآور را دید. در فصل بهار شهر در عطر بهارنارنج غرق میشود و گرمای تیر و مرداد، خرماپزان طبس است. در همه ماههای سال میشود از فروشگاههای ریز و درشت سطح شهر، خرمای طبس و مربای بهارنارنج خرید.
سوغاتی که زائران این امامزاده هم از تهیه آن غفلت نمیکنند. نمیشود مسافر کویر باشی و دست خالی برگردی. به خاطره خوب شبهای کویر و آسمان پرستارهاش، معنویت امامزاده و مهربانی اهالی کویر را هم اضافه کنید و کولهبار سفرتان را میتوانید با خاطر آسوده از سوغاتیها پر کنید.